در کوره رهی قدم به پایان بنهیم***از سوی غریبه ها به یاران برویم
این خواب و خیال پوچ فرداها را***با زمزمه ای به دست باران بدهیم
این حادثه ها را چه کسی می بیند***با خنده به سوی ناکجاها برویم
دست از همه دنیا بکشیم و بکُشیم***آمال دراز و داغ بر دل بنهیم
این کشتی رو به سوی طوفان ها را***با دست خود از تیغ تبر ها شکنیم
شاعرشبانه(گل سرخ)