(*زندگی نامه فردا شود امروز ببین*)
(*زندگی نامه فردا شود امروز ببین*)

(*زندگی نامه فردا شود امروز ببین*)

آیینه ای رو به آسمان

تو فقط نشانه بودی

ز چراغ عشق روشــــن کردی تو سرای قلب تاریـــکم را

به خیال خود دلم را  مســـــرور ز نگاه خود ســـراپایم را

تو محـــبتم چشــاندی یک دم که به زندگانی ام باز آری

ســر بی رهم به راه آوردی دل بی نشـــان زمعبــودم را

تو فقط نشـــانه بودی اما به خیــــــال ره نگــــاهت کردم

به اســـارت چـراغی بردی دل بی خبر ز خورشــــیدم را

همه آرزویم این شد شب ها که خبر رسد مرا از صبحی

که به عشقش از درون برخیزم برهم چراغ پی سوزم را

...

نظرات 2 + ارسال نظر
گوسفند فراری جمعه 25 دی‌ماه سال 1388 ساعت 07:32 ب.ظ http://kolahzard.blogsky.com

بع بع
شعرت قشنگه اما نتونستم ریتمیک بخونمش
راستی فکر کنم اون بیت کنار عنوان وبلاگ اشتباه تایپی داره
شرر را نوشتی شرشر
بع بع

غزلک یکشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 08:08 ق.ظ http://golemamgoli.blogsky.com/

همون که ببعی گفت

یعنی اینقدر خوندنش سخته؟؟؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد