سلام به همه دوستان و همراهان شاعر شبانه . این بار خودم می نویسم و برای شما .
از خودم بخواین بدونین باید بگم به شدت دارم درس می خونم یعنی بهتره بگم فقط درس می خونم . از همتون هم می خوام که خیلی برام دعا کنید . آخه کنکور در پیش دارم کنکور ریاضی و فیزیک . خودم دوست دارم اول برق قدرت بعد میکانیک بعد هم یا پتروشیمی یا پلیمر بخونم .
خدا کنه که همون چیزی که می خوام قبول بشم وگرنه امسال انتخاب رشته نمی کنم . راستش از قدیم گفتن که دعای رفقا در حق آدم زود مستجاب می شه . برام دعا کنید تا باز هم باز گزدم و عاشقانه بنویسم .
سخن در دلم فزون ولی چاره نباشد که بر شیوه جاری سازم و باز هم تراوش کنم . اکنون است که قدر زمان می دانیم و از هر لحظه آن که می گذرد داوری می کنیم که چگونه گذشت .
یه خبر خوب دیگه هم می خوام بهتون بدم . من از اول دوران شعر و شاعریم تا به حال فقط یا برای خود شعر گفته بودم یا اینکه اینجا برای شما خصوصاْ برای آنکه خود می داند .
اما اکنون آن را به معرض داوری نهاده ام قصدم این بود که تا پیراهنی پاره نکرده ام لب به سخن نگشایم . می خواهم برای اولین بار در مسابقات شرکت کنم . بسیار قدرتمند و به پشتوانه فر ایزدی . نظر صاحب نظران و ادیبان که تا به حال بسیار امیدوار کننده بوده تا ببینیم در معیار ها چه کرده ایم و از هر کدام چقدر بهره داریم . خود دلی روشن دارم شما هم باز برایم دعا کنید .
شاید (( دیوان ایمان دیوانه )) نیز گوشه ای سر ناله های عاشقانه ی ما در شب های بی ستاره و خلوت های شاعرانه را برای صاحبدلان باز گوید .
ریشه از خاک برون گیرم و پرواز کنم
تا که شاید سفری سوی تو آغاز کنم
قصه ای از دل ابر و مه و خورشید و فلک
باشد این عشق مگر در دلم باز کنم
(( قالب:رباعی گونه:غنایی شاعر:ایمان موضوع:عاشقانه ))
***
ای چشم تو هر نیمه شبم را چوستاره
افلاک به یک گوشه چشمت به نظاره
با کشتی قلبم چو روان سوی دیارت
آیم که بگیرم به سرای تو کناره
(( قالب:رباعی گونه:غنایی شاعر:ایمان موضوع:عاشقانه ))
این هم کمی از آنچه به دل می گذرد ...
(( تا ابد عاشق خواهم ماند ))
***************************