سلام همسفر . فقط برای تو اکنون می نویسم .
شنیده ام که در اوج بیداری به عشق رسیده ای .
من هنوز هم در همان کوچه به انتظار توام بیا .
بیا ولی از من خبری مخواه . من منتظرم ...
شاید از پنجره باز هم آید صدا .
باز هم آن نیمکت
باز هم چرخ و فلک
باز هم قصه غمناک من و قصه تو
باز هم کوچه ی خالی ز خبر از دل تو
من که بستم کوله را .
من که نفهمیدم چی شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
۱-ایمان از خونه رفته
۲-دوستش داره ادامه میده
۳-خودشم گهگاهی مینویسه
۴-؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
۵-؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟