(( هنوز ...))

هنوز عاشقم...

نظرات 2 + ارسال نظر
بهناز پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 05:17 ب.ظ

اقا ایمان من خیلی دوست دارم بدونم این روزا چیکار میکنی و حال و هوات چجوریه یعنی واقعا دیگه از عسل هیچ خبری نداری؟؟؟ خب مگه چی شد که یه دفه اینجوری شد :(

ممنون از همراهی صمیمانتون . در اسراع وقت می نویسم.

[ بدون نام ] شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 05:24 ب.ظ

بابا کجایی تو

زیر سایتون . من خوشحال می شم بدونم که اسم شما چیه . البته اگه برای شما مشکلی نداره. ضمنا از شما نیز ممنونم که منو همراهی می کنید .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد